۱۳۹۱ آبان ۷, یکشنبه

مهمونی مجازی

 
شبکه های اجتماعی خیلی بدیها دارن و مهمترینش هم اینه که با ورود بهشون بخش بزرگی از حریم خصوصی از بین میره. هرچقدر هم که محافظه کار باشی و اطلاعات اضافی به اشتراک نگذاری باز هم باعث میشی که همه بیشتر راجع بهت بدونن. گاهی این فضای مجازی دوستی های مجازی هم میاره، توی فیس بوک با دوستِ دوستت که تا حالا ندیدی دوست میشی و چه بسا رابطه ات باهاش خیلی هم خوب میشه. فیس بوک برای من جایی نبوده که بخوام عکس به اشتراک بذارم یا زندگی روزمره ام رو برای همه شرح بدم. اما دوستهای قدیمی رو دور هم جمع کرده تا بتونیم گاهی حالی از هم بپرسیم. حس خوبیه وقتی دوستی میاد و خبر میده از اتفاقات خوب زندگی اش و البته گاهی دوستان میتونن تسکینی باشن برای دردهای هم.
امشب تجربه متفاوت و خاصی با چندتا از دوستام توی فیس بوک داشتم. هر کدوممون یه گوشه دنیاییم و الان برای یکی مون روز بود و برای اون یکی شب. اما همه چیز از این شروع شد که یکی گفت دلش گرفته و ما شروع کردیم به مسخره بازی، شروع کردیم به رقصیدن مجازی. هر کدوممون توی اتاقهای تنهایی خودمون آهنگ شادی گذاشتیم و رقصیدنمون رو نوشتیم. آره روی کیبورد و با این حروف به سلامتی هم نوشیدیم و رقصیدیم. همیدگه رو به رقص دوتایی و چندتایی دعوت کردیم و شاباش شاباش گفتیم. تجربه نابی بود. باورم نمیشد تمام این اتفاقات که با بیان یه دلتنگی شروع شد، اونطوری انرژی بخش باشه؛ یه مهمونی مجازی با عطر و حس واقعی. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر