۱۳۹۱ مهر ۲۱, جمعه

و اما آقای رضا رشید پور

امروز شبکه یوتیوب رضا رشید پور رو دیدم و واقعا بهشون احسنت گفتم برای منطقی بودن و احساسی رفتار نکردن. بین تمام آدمهایی که در طول این چند سال اخیر به نوعی رویکرد اعتراضی داشتن، حرفها و رفتار هیچ کس رو دور از تعصب ندیدم اما واقعا لذت بردم از اونچه که توی چهار ویدئوی منتشر شده ایشون دیدم. به یه سری نکات ظریف اشاره کرد و هیچ توهینی هم به کسی نکرد. امیدوارم این رویکردشون همینطور ادامه داشته باشه و ایشون هم صحبتهاش تبدیل نشه به پُز سیاسی و یا متعصبانه.
متاسفانه مُد شده که افراد مختلف به اسم آزادی بیان و یا حتی بدتر از اون به اسم دموکراسی به عقاید سایرین توهین کنن. و جالب اینجاست که انتقاد میکنن به دولت فعلی که دروغ میگه یا حرف و عملش به هم نیمخونه اما خودشون آینه تمام نمای تمام این خصائل هستن. امروز دوستی توی فیس بوک سوال جالبی پرسیده بود که عینا اینجا نقل قول میکنم:
 
دموکراسی (یا بهتره بگم رفاه سیاسی) رو ترجیح میدین یا رفاه اقتصادی رو؟ به نظر ِ شما عموم ِ مردم ِ ایران اگه حق انتخاب داشته باشن کدوم رو انتخاب خواهند کرد؟
پ.ن: فرض کنیم هر ایرانی امکان داره تا بعنوان یک فرد از قشر ِ متوسط ِ امارات (غیر دموکرات و با توسعه ی اقتصادی نسبتن زیاد) 2سال تو دوبی زندگی کنه و بعد هم بعنوان یک فرد از قشر متوسط ِ هند (نسبتن دموکرات و با اختلاف طبقاتی زیاد) 2سال تو یکی از شهرهای مهم هند ... و بعد از این 4 سال بخواد یکی از این دو رو برای بقیه ی عمر انتخاب کنه.
شما کدوم رو انتخاب می کنین؟ عموم ِ مردم ِ ایران چطور؟
 
چندان دور از انتظار نبود که کسانی بیان و بنویسن که "من رفاه سیاسی رو انتخاب میکنم اما متاسفانه فکر میکنم اکثر مردم ایران رفاه اقتصادی رو ترجیح بدن". فکر میکنم همین عقل کل پنداری ها و ژستهای بیجا گرفتن ریشه خیلی از مشکلات ماست. وقتی پای صحبت بسیاری از دوستان میشینم که خودشون رو مدافع حقوق بشر و معتقد به تغییر به سمت دموکراسی میدونن، متاسف میشم برای خودمون که قرار باشه دموکراسی رو اینطور بخوان برامون تعریف کنن و اینها باشن که بعدها بخوان داعیه دار دموکراسی در سرزمین ما باشن. دموکراسی و حقوق بشری که در اون دو گروه آدم وجود داره: (1) گروهی که با همین دوستان عقل کل پندار موافق هستن و (2) بقیه مردم که عقاید منطبق با اونها ندارن و با اسامی مختلف مثل مزدور حکومت، ساندیس خور، احمدی نژادی، شستشوی مغزی شده، دهاتی و بیسواد و ... خطاب میشن. انگار نه انگار که ایران کشور تمام ماست، و بیشتر مردم ما هم روستا نشین و یا مربوط به جوامع شهری کوچیک هستن. پس اگر واقعا هدف دموکراسی باشه به عنوان تجمیع نظر عموم، ناخودآگاه تمایلات اون گروهی که بیشتر هستن در اولویت قرار میگیره. این دوستان ما معتقد به دموکراسی هستن اما در عین حال اکثریت جامعه رو جاهل و بیسواد و دهاتی میدونن. همین آقایی که میاد و میگه که کشور دموکرات با رفاه اقتصادی پایینتر رو حاضره انتخاب کنه، با دیدن یه نظر مخالف آنچنان شروع به توهین و سخنرانی میکنه که آدم میمونه قسم حضرت عباس رو باور کنه یا دم خروس رو.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر